بنیاد خیریه دکتر نبی
اینجا پیش از تولید زیتون عرصه ی انسانیت است. پای هر دستگاه کارخانه ، مرد یا زنی ایستاده که داستان فراز و فرود زندگیاش، ارزش کتابشدن دارد.
از کسری که عاشورای امسال، دادگاهتجدیدنظر، حکم قصاص با چوبهدارش را شکست و خدا به او زندگی دوباره بخشید، تا مسعود که بعد از ۱۸ بار ترکاعتیاد، چون کار نداشت، به کارتنخوابی و گورخوابی روی آورد و آماده خودکشی بود که خیلی تصادفـی، بـا « علیرضا نبی » آشنا شد و زندگیاش از اینرو به آنرو چرخید و حالا او در کمپ خُلقآباد، تجربیات ترک اعتیادش را برای ۱۸۰۰جوانِ تحتِ مراقبتِ تدریس میکند، یا زهرا که جرمش قتل بود و بعد از دوسال حبس از دادگاه حکم برائت گرفت و حالا زندگی اش را دوباره آغاز کرده است، تا جلیل که بعد از ترک دوباره به دوران درخشش ورزشی اش بازگشت و اکنون از مدال آوران و داوران مطرح کاراته کشور است.کتاب زندگی هرکدام از این هزار کارگر شرافتمند را که باز کنی، دیگر نمیتوانی از خواندش صرف نظر کنی.
صاحبان هنر و اندیشه و بزرگان حوزه های مختلف و مسئولین با حضور در جمعشان به حمیت و غیرتشان درود می فرستند.
آنها روزگاری پیشتر، «عرقشرم» میریختهاند و «عرقخجالت». اما حالا، کمتر از «عرقغیرت» را قبول ندارند. هرکدامشان صاحب زندگی شدهاند و در سنگری که برایشان مهیّا است، در فکر خدمت بیشتر و بهتر هستند.
بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی پیام صلح و دوستی بنیاد خیریه دکتر نبی را به گوش جهانیان رسانده اند و پیامهای سرشار از محبت مهربانان، از اقصی نقاط دنیا به آنان توان و انرژی دوباره داده است.
بیش از هزار و هشتصد نفر دیگر در نوبت استخدام شرکت هستند و منتظرند تا اوضاع کسب وکار کمی رونق بگیرد و چرخهای صنعت بچرخد تا آنها هم، از «پشت میلههایزندان»، به «پشت دستگاههایتولید» بیایند و دوباره متولد شوند.