درباره زیتون آرشیا
گروه کارخانجات زیتون آرشیا ( بنیاد خیریه دکتر نبی ) از سال ۱۳۸۳، شروع بکـار کـرد و تاکنون برای بیش از پنج هزار نفر اشتغال ایجاد نموده است . افرادی که یا از پای چوبهدار پایین آمدهاند، یا دوره حبسشان را به انتها رسانیدهاند یا از کانون اصلاحوتربیت، ترخیص شدهاند و یا مادران تنهـایی هستنـدکـه بـار مسئولیت زندگـی را بـه دوش می کشنـد .
اینجا پیش از تولید زیتون عرصه ی انسانیت است. پای هر دستگاه کارخانه ، مرد یا زنی ایستاده که داستان فراز و فرود زندگیاش، ارزش کتابشدن دارد.
از کسری که عاشورای امسال، دادگاهتجدیدنظر، حکم قصاص با چوبهدارش را شکست و خدا به او زندگی دوباره بخشید، تا مسعود که بعد از ۱۸ بار ترکاعتیاد ، چون کار نداشت، به کارتنخوابی و گورخوابی روی آورد و آماده خودکشی بود که خیلی تصادفـی ، بـا « علیرضا نبی » آشنا شد و زندگیاش از اینرو به آنرو چرخید و حالا او در کمپ خُلقآباد، تجربیات ترک اعتیادش را برای ۱۸۰۰جوانِ تحتِ مراقبتِ تدریس میکند ، یا زهرا که جرمش قتل بود و بعد از دوسال حبس از دادگاه حکم برائت گرفت و حالا زندگی اش را دوباره آغاز کرده است ، تا جلیل که بعد از ترک دوباره به دوران درخشش ورزشی اش بازگشت و اکنون از مدال آوران و داوران مطرح کاراته کشور است.کتاب زندگی هرکدام از این هزار کارگر شرافتمند را که باز کنی، دیگر نمیتوانی از خواندش صرف نظر کنی.
صاحبان هنر و اندیشه و بزرگان حوزه های مختلف و مسئولین با حضور در جمعشان به حمیت و غیرتشان درود می فرستند .
آنها روزگاری پیشتر، «عرقشرم»
میریختهاند و «عرقخجالت».
اما حالا ، کمتر از «عرقغیرت» را قبول ندارند . هرکدامشان
صاحب زندگی شدهاند و در سنگری که برایشان مهیّا است ، در فکر خدمت بیشتر و بهتر هستند .
بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی پیام صلح و دوستی آرشیا را به گوش جهانیان رسانده اند و پیامهای سرشار از محبت مهربانان ، از اقصی نقاط دنیا به آنان توان و انرژی دوباره داده است. بیش از هزار و هشتصد نفر دیگر در نوبت استخدام شرکت هستند و منتظرند تا اوضاع کسب وکار کمی رونق بگیرد و چرخهای صنعت بچرخد تا آنها هم، از «پشت میلههایزندان» ، به «پشت دستگاههایتولید» بیایند و دوباره متولد شوند. این، غیر از آن افرادی است که در مینودشتِ استانگلستان ، زیتون میکارند و مواد اولیه ی کارخانه مشهد را تأمین میکنند. در آرشیا همه چیز حاکی از جریان امید به زندگی و عشق است. پرسنل آسیب دیده و حال توانمند مجموعه بسیاری از ماشینآلات مورد نیاز را مهندسی معکوس کرده و یا دستگاههایی ابتکاری ساختهاند و هزارها دلار برای کشور پسانداز کردهاند. اینجا سرزمینِ زیتون است ، هیچ چیز دورانداختنی نیست ، برگاش را برای «دمنوش»، هستهاش را برای «دست سازهای زیبا» و میوهاش را در سایزهای مختلف ، برای زینت سفرههای ایرانی مصرفمیکنند. آدمهـایـی کـه قـراربـود یک عمـر، وبـال جامعـه و مـایـه خجـالت خانوادههایشان باشند ، حالا محصولی تولید میکنند که در فروشگاههای زنجیرهای بزرگی در دنیا ، نام و پرچم ایران را معرفی میکند. اینجا سرزمین پاسداری از سرحدّات و صیانت از تمامیت ارضی کشور است.